کتاب نمادها و نشانهها نوشته ی ت.ا.کنر و ترجمه‌ی کیارنگ علایی از نشر پرگار است.

در این پست بخشی از این کتاب با عنوان ” محیط ” را خواهیم خواند. صفحات 83 الی 97


علائم، نشانه‌ها و نمادها معانی خود را به شیوه‌های مختلف به ما انتقال می‌دهند.

نماد ها حاصل پیوند یک یا چند نوع تجربه، فرهنگ و دانش بشری است و اگرچه در گذشته های دور ریشه دارند، اما بخشی از تجربه‌های روزانه‌ی انسان به‌شمار می‌روند و زمینه‌ای برای درک بهتر فرضیه‌ها و یافته‌ها را فراهم می‌سازند،

چراکه نمادها قادر به انتقال پیامی صحیح میان اقوام مختلف باوجود تضاد فرهنگی میان آن‌ها هستند.

محیطی که در آن به سر می‌بریم حاوی معانی نمادین است و درک معنا در هنر، ادبیات، اسطوره و معماری بدون آموختن زبان نمادین محیط، امری دشوار به‌نظر می‌رسد.

رودخانه

پل کاپونیگرو – 1968

جریان رود جریان زمان است.

رودخانه ها علیرغم اینکه ثابت به‌نظر می‌رسند، دائما در حال تازه شدن هستند و قطرات آب هر لحظه در جریان‌اند، لحظه‌ای از دید ما گذر می‌کنند ودیگر باز نخواهند گشت.

گذر بی بازگشت ثانیه‌ها و سال‌ها شباهت نزدیکی به جریان رودخانه‌ها دارد.

بدین جهت جای تعجب نیست که جریان به عنوان استعاره‌ای برای توصیف گذر زمان به‌کار گرفته می‌شود.

افزون بر این رود نشانگر راه یا جاده‌ای است که گذر از منطقه‌ای را هموار می‌سازد.

حرکت در خلاف جهت رود نماد ماجراجویی و ورود به حریم پر رمز و راز ناشناخته‌هاست.

رودخانه می‌تواند مظهر قدرت ذاتی و ستیزه‌گر طبیعت باشد.

بی دلیل نیست که در باور کهن تنها راه از بین بردن سحر و جادو را شست و شو در آب روان می‌دانستند.

شهر

آندریاس گورسکی – 1993

از ابتدا شهر نماد فرصت، دسترسی، قدرت، امنیت و دانش بوده‌است.

شهر بر خلاف مناطق روستایی که محل صلح، پاکی، محدودیت، تقوا و پرهیزگاری است، محل ارتباطات، فرصت‌ها، هیاهو، جاه‌طلبی، شک و بی اعتمادی، گناه و فساد و تجربه‌گرایی می‌باشد.

گذشته از این شهر نماد اسرار، خطرات ماجراها و داستان‌‌های تلخ و پرابهامی است که زاده‌ی زندگی شهرنشینی هستند.

شهر نماد دنیای مدرنی است که مملو از رموز و گرفتاری است.

خانه

هری کالاهان – 1972

خانه یک مرز است، فضایی که توسط دیوار احاطه شده و مکانی شخصی را در فضای عمومی جهان ایجاد می‌کند.

خانه نماد احساس حفاظت و امنیت در محیط خانواده می‌باشد و به عنوان فضایی بسته، امن و خصوصی به رحم مادر شباهت دارد که از اهمیت زیادی در زندگی اشخاص برخوردار است .

این مکان شخصی نمادی از قدرت انسان برای کشف حقیقت وجودی خود و ساختن زندگی دلخواه خویش به دور از هرگونه آزار و مداخله است.

مکانی که در آن انسان قادر به حبس مشخصات فردی و خصوصی خویش است.

بیابان

پل کاپونیگرو- آریزونا 1976

از جنبه‌ی بصری و هم‌چنین از جنبه‌ی نمادین بایابان عاری از اغتشاش،سردرگمی و تردید می‌باشد.

به دلیل چشم‌انداز وسیع و فقر پوشش گیاهی، بیابان نشان‌دهنده‌ صداقتی بی رحمانه و جدالی ناگوار و سخت برای بقاست.

در بایابان مانعی برای تمرکز وجود ندارد و این نکته همبستگی آن را با مفاهیمی چون پاکی، روشنی و الهام بخشی آشکار می‌سازد.

بیابان با معنویت و مذهب ارتباطی تنگاتنگ دارد .

مناطق بیابانی در عین حال که دارای طبیعتی خشن و بی‌رحم هستند مکان‌هایی مناسب برای تمرکز، راز و نیاز و ارتباط با خداوند محسوب می‌شوند و افراد بسیاری را به سوی خود فرا می‌خوانند.

بنابراین بیابان می‌تواند منبع خرد،بیداری ، آزمایش الهی و پاداشی باشد که فقط بندگان پرهیزکار قادر به درک آن هستند.

انسان به تعارض بنیادین جسم و روح واقف است و این حقیقت را دریافته که شکم‌پرستی و افراط می‌تواند به کمرنگ شدن خداپرستی و معنویات بینجامد.

از این رو بیابان واپسین مکان برای شکنجه‌ی جسم ، به عنوان مقدس ترین سرزمین شناخته می‌شود و این واقعیت را آشکار می‌سازد که وابستگی پیامبران و زاهدان به این سرزمین‌های خشک و بایر اتفاقی نبوده است.

 

4 دیدگاه

Azamnajafi · 12 آگوست 2020 در 6:21 ب.ظ

سپاس از شما استاد گرانقدر

negar · 12 آگوست 2020 در 3:52 ب.ظ

مطالب مفییدی بود و در حد امکان مختصر . ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder