عباس عطار، معروف به عباس مگنوم، عکاس خبری ایرانی بود که در معروف‌ترین عکس‌هایش مربوط به انقلاب بافرا در آفریقا و عکس‌های خبری متعدد از کشورهای بنگلادش، ویتنام، خاورمیانه، شیلی، آفریقای جنوبی و زادگاهش ایران است. این عکاس بزرگ در سال ۱۹۸۱ به آژانس عکس مگنوم پیوست و در سال ۱۹۸۵، عضو تمام‌وقت آن شد. او در میان سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱، رئیس دوره‌ای این آژانس بود.

عباس عطار متولد ۱۳۲۳ در شهر خاش استان سیستان و بلوچستان است. او تحصیلات ابتدایی خود را در ایران به پایان رسانده و برای در ده سالگی برای ادامه‌ی تحصیل به انگلستان رفت. او از همان کودکی به عکاسی علاقه داشت و اولین عکس‌های خبری خود را نیز در ‍۱۴ سالگی از استقلال الجزایر گرفت.

عباس عطار در ۲۶ سالگی، عکاسی مشهور شده بود و عکس‌های خبری‌اش در مجلات معتبر دنیا به چاپ می‌رسید. او در بسیاری از بزرگترین اتفاقات تاریخی جهان حضور داشته و معنای عکاسی خبری را از نو تعریف کرده است. عکس‌های سیاه و سفید عباس عطار، مانند تاریخی مصور از اتفاقات بزرگ تاریخ معاصر در دستان ما قرار دارد.

حرفه‌ی عکاسی
از اتفاقات تاریخی که توسط عکس‌های عطار جاودانه شدند می‌توان به جنگ ایرلند شمالی در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰، مسابقه‌ی میان محمدعلی کلی و جورج فورمن در سال ۱۹۷۴، مبارزات ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و از همه مهم‌تر، انقلاب اسلامی ایران را نام برد.

عباس عطار عکاسی را از سنین نوجوانی و در الجزایر شروع کرد
نکته‌ی مهم در مورد این عکاس مشهور این است که او علاقه‌ای به صحبت کردن در مورد زندگی شخصی یا نوشتن اتوبیوگرافی نداشته است. او همیشه تاکید داشته که تنها عکس‌هایش دیده شوند و او را از روی آثارش بشناسیم. او حتی از به کار بردن نام خانوادگی‌اش هم استقبال نمی‌کرده و ترجیح می‌داده همه او را به نام عباس بشناسند. امروز هم در منابع خبری معتبر جهان، عباس عطار تنها با نام Abbas شناخته می‌شود.

عباس عطار در مصاحبه‌ای می‌گوید: «من نام خانوادگی‌ام را کشته‌ام. همه‌ی دنیا من را با نام عباس می‌شناسند و همین برای من کافی است. اگر بیوگرافی من را بخوانید می‌بینید که من یک عکاس به دنیا آمده‌ام. یک عکاس به نام عباس.»

این عکاس خبری در مورد علاقه‌مند شدن به عکاسی می‌گوید که دلیل اصلی آن، مهاجرت به همراه خانواده در ۱۱ سالگی بوده است. زمانی که آنها به الجزایر رفتند، انقلاب آزادی این کشور در جریان بود و عباس تمام سال‌های این انقلاب را در آنجا زندگی کرد. او مشاهده کردن تمام این اتفاقات تاریخی را دلیل علاقه‌مند شدنش به خبرنگاری و خصوصا عکاسی خبری می‌دانست.

عباس عطار در مورد انتخاب عکاسی به‌جای نوشتن در حوزه‌ی خبر گفته است:

من ابتدا به خبرنگاری علاقه‌مند شدم و از ۱۸ سالگی نیز خبر و مقاله می‌نوشتم. پس از مدتی متوجه شدم که از تلاش کردن برای اصلاح عکس‌ها و ضبط تصاویر، بیش از نوشتن لذت می‌برم. بعلاوه، عکاس همیشه باید در صحنه باشد در صورتی که نویسنده می‌تواند پس از اتفاق وارد محل شود و حتی متنی بهتر بنویسد. به‌هر حال من این کار و این سبک زندگی را انتخاب کردم. می‌توانم بگویم که عکاسی زندگی من است.

بازگشت به ایران
تنها اطلاعاتی که در مورد بازگشت او به ایران وجود دارد، این است که او در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ شمسی) و ۷ سال پیش از پیروزی انقلاب ایران به زادگاهش بازگشته است. او به عنوان یک عکاس و نه یک توریست به ایران می‌آید و هنوز خود را ایرانی می‌داند. در آن سال‌ها عکس‌های مختلفی از ایران و زندگی اجتماعی آن ثبت می‌کند و مدتی را نیز در سفرهای انتخاباتی به همراه امیرعباس هویدا به سرتاسر ایران سفر می‌کند.

عکاسی از شاه، زندگی اجتماعی و روند صنعتی شدن ایران، موضوع کارهای عباس پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ بودند
عباس بار دیگر ایران را ترک می‌کند و سال بعد در ۱۹۷۷ به کشورش باز می‌گردد. قطعا علاقه‌ی بالا و حرفه‌ای‌گری او در زمینه‌ی عکاسی خبری، باعث شده که این عکاس برای ثبت مهم‌ترین اتفاق تاریخ معاصر ایران، به کشورش بازگردد. البته عباس پیش از انقلاب ایران به تصویربرداری از اتفاقات روز جامعه و زندگی در حال صنعتی شدن ایران نیز مشغول بود. او تصاویری از فرح پهلوی، محمدرضا پهلوی و همچنین زندگی روزانه‌ی مردم در آن زمان نیز ثبت کرده است.

عباس مگنوم در مورد تصاویر ثبت شده از فرآیند صنعتی شدن ایران گفته است:

«من دو عکس متفاوت از خودروهای آن زمان دارم. یکی کارگری را در کارخانه‌‌ی ایران خودرو و در حال رنگ کردن ماشین نشان می‌دهد و دیگری، چوپانی نشسته روی یک خودروی متروکه و اسقاطی در حال چرا دادن گوسفندان. این دو تصویر در کنار هم گویای همه‌چیز هستند و نیازی به توضیح ندارند.

من پیش از انقلاب از جت‌های فانتوم و کاخ‌ها عکس می‌گرفتم، ولی در عین حال، می‌خواستم آثار روند صنعتی شدن را هم نشان دهم. مردم فقیری که به شهرها می‌آمدند تا شغل پیدا کنند و در نهایت در حلبی‌آبادها زندگی می‌کردند.»

یکی از تصاویر جذاب و به‌یادماندنی عباس از دوران صنعتی شدن ایران، کارگری را در کارخانه‌ی ارج نشان می‌دهد که در حال صرف نهار است. او از میان تعداد بسیار زیاد تصاویری که از این کارخانه ثبت کرده، عکس کارگری در حال خوردن آبگوشت را انتخاب می‌کند تا ترکیبی از زندگی ساده‌ی ایرانی و بخش اجتماعی صنعت را در کنار پیشرفت صنعتی به تصویر بکشد.

همان‌طور که گفته شد عباس عکسبرداری از آخرین پادشاه ایران و اعضای دولت‌های مختلف پیش از انقلاب را نیز انجام می‌داده است. او در تصویری شاه را در حال صحبت در کنفرانس خبری نشان می‌دهد که اعضای دولت مانند خدمتگزارانی با احترام خاص پشت سر او ایستاده‌اند. این تصویر عموما با تصویری از شاه در رژه‌ی سربازان مقایسه می‌شود که او با وجود پوشیدن لباس نظامی و ظاهر قدرتمند، چهره‌ای نگران دارد. این دو تصویر، تصاویر ماندگار عباس از محمدرضا پهلوی پیش از انقلاب اسلامی ایران هستند.

انقلاب اسلامی ایران و دوران پس از آن
اولین تصویر تاثیرگذار عباس از دوران مبارزات انقلابی مردم ایران در دهه‌ی ۱۹۸۰، تصویری از آتش زدن عکس پادشاه ایران به دست مردم است. این تصویر نشانه‌های اولیه از فروپاشی ابهت پادشاهی در ایران و شروع دورانی تازه در تاریخ سیاسی این کشور است. یکی از تصاویر جاودانه‌ی عباس از این دوران، مربوط به آتش زدن تصویر محمدرضا پهلوی است که بخشی از آن، روی جلد مجله‌ی تایم در نوامبر سال ۱۹۷۸ چاپ شد.

مبارزات انقلابی سال ۱۳۵۷، دوران ویژه‌ای در زندگی این عکاس مشهور بودند
عباس از انقلاب اسلامی ایران به عنوان دوران تاریخی زندگی حرفه‌ای‌اش یاد کرده است. او تعدادی از ماندگارترین تصاویر انقلاب اسلامی ایران را ثبت کرده و خودش نیز برخی از آنها را بهترین تصاویر زندگی کاری‌اش با زبانی کاملا رسا می‌داند.

عموم عکس‌های عباس از انقلاب اسلامی ایران نشان‌دهنده‌ی خشونت در حال جریان در آن زمان هستند و می‌توان از سبک تصویربرداری او این‌گونه برداشت کرد که عباس، مخالف خشونت در مبارزات بوده است. به‌هرحال تصاویر متعدد عباس عطار از مبارزات انقلابی سال ۱۳۵۷ شمسی و اتفاقات پس از آن، سندی تصویری از این بخش از تاریخ ایران هستند.

عباس پس از انقلاب اسلامی نیز چند سالی را در ایران ماند و علاوه بر عکسبرداری از شخصیت‌های سیاسی و حوادث نظامی مانند شورش‌های قومیتی در کردستان و اهواز، از زندگی عادی مردم نیز تصاویری را ثبت می‌کرد. یکی از پروژه‌های مهم عطار در ارتباط با فضای اجتماعی و شهری ایران، عکاسی از دروازه غار، یکی از فقیرنشین‌ترین مناطق تهران است.

عباس عطار در سال ۱۳۵۸ در پروژه‌ای شهری به عکسبرداری از دروازه غار در تهران پرداخت. عکس‌های او از این منطقه و پرداختن به موضوع فقر در حاشیه‌ی پایتخت، نمایی خشن را از تهران آن روز به تصویر می‌کشید. عطار که هیچ‌گاه تمایلی به عکسبرداری از معتادان نداشت، در این پروژه تصویری از این بخش از جامعه ثبت کرد و دلیل آن را نیز ناتوانی در حذف آنها از محله‌ی دروازه غار بیان کرد.

پروژه‌های جهانی
عباس عطار چند سال پس از انقلاب اسلامی ایران، زادگاهش را ترک کرد. اولین پروژه‌ی او در آمریکای مرکزی و در شهر مکزیک اتفاق افتاد. او در مسافرتی به این کشور تصاویری از زندگی اجتماعی مردم ثبت کرد و به‌گونه‌ای رمان‌وار، داستان زندگی مردم این کشور را به‌صورت تصویری بیان کرد.

عباس عطار در سال ۱۹۸۵ به طور رسمی عضو آژانس عکس مگنوم شد. این آژانس عکاسی که در سال ۱۹۴۷ تاسیس شده، از اولین آژانس‌های عکاسی در جهان است که به طور کامل توسط اعضا (عکاسان) اداره و مدیریت شده و به هیچ سازمان و دولتی وابسته نیست. هدف اصلی تاسیس مگنوم نیز عکاسی حرفه‌ای خبری به کمک عکاسان منتخب در سرتاسر جهان بوده است. عباس عطار از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱، رئیس دوره‌ای این آژانس بود.

عطار در ۱۷ سالی که در ایران حضور نداشت، دو پروژه‌ی اساسی در مورد ادیان اسلام و مسیحیت انجام داد. او از نگاهی خبری به این دو دین و رفتار پیروان آنها پرداخت و برخی اختلافات و درگیری‌های نظامی در آنها را نیز به تصویر کشید.

این عکاس مشهور ایرانی در سال ۱۳۷۶ شمسی پس از ۱۷ سال بار دیگر به ایران بازگشت. او در بازگشت به تهرات خاطرات خود از این شهر و اتفاقات حساس انقلاب اسلامی را به یاد می‌آورد و بار دیگر به ثبت تصاویر اجتماعی و خبری می‌پردازد.

عطار سال‌های زیادی را به عکاسی خبری در سرتاسر جهان و تحقیق روی ادیان صرف کرد
تصویربرداری از پوست‌اندازی جامعه‌ی ایران و همچنین شخصیت‌های سیاسی و هنرمندان ایرانی، تاثیر عباس در ثبت تاریخ ایران را بار دیگر پررنگ می‌کند. به هرحال او در سفر دوم به ایران نیز زمان زیادی در کشور نمی‌ماند و ایران را ترک می‌کند.

عباس عطار در طول دوران زندگی هنری خود به تربیت عکاسان نیز پرداخته و شاگردان موفقی را به جامعه‌ی عکاسی معرفی کرده است. عقیده‌ی او در عکاسی همیشه ساده بودن فرآیند و صبر زیاد برای ثبت تصاویر مناسب بوده است. به عقیده‌ی او عکاس باید لحظه را زندگی کند و از صرف زمان زیاد برای یافتن لحظه‌ی مناسب ثبت تصویر خسته نشود.

عباس عطار تعصب خاصی رو کنتاکت‌های عکاسی خود داشت. کنتاکت‌های (نگاتیوهای خام دوربین عکاسی که روی یک برگه چاپ می‌شوند و عکاس تصویر مورد نظر خود را از میان تعداد زیادی از آنها انتخاب می‌کند) او که عکس‌هایی از سال ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۸ (زمان شروع استفاده از فناوری دیجیتال) را شامل می‌شوند، در انبار اختصاصی موسسه‌ی مگنوم قرار دارند. او معتقد بود این نگاتیوها یادداشت‌های دست‌نویس و زندگی شخصی او هستند. به همین دلیل عباس هیچ‌گاه اجازه نداد که این کنتاکت‌ها اسکن شده و در اینترنت منتشر شوند.

از عباس عطار، کتاب‌های متعددی شامل عکس‌های او چاپ شده است. تعدادی از این عکس‌های مربوط به انقلاب اسلامی ایران و برخی دیگر مربوط به پروژه‌های جهانی او عکس برداری تحقیقاتی در مورد ادیان است. عباس در ۲۵ آوریل سال ۲۰۱۸ (پنجم اردیبهشت ۱۳۹۷ شمسی) در سن ۷۴ سالگی در پاریس بر اثر سرطان از دنیا رفت.

توماس دورزاک، رئیس کنونی آژانس عکس مگنوم، احترام خاصی برای عباس عطار قائل است و پس از مرگ او در سخنرانی اختصاصی‌اش گفت:

«او یکی از ستون‌های مگنوم و پدرخوانده‌ای برای نسل جوان عکاسان ما بود. یک ایرانی مقیم فرانسه که شهروند همه‌ی جهان بود. جهانی که از همه‌ی اتفاقات مهم آن از جمله جنگ‌ها، بحران‌ها، انقلاب‌ها، تحولات و اعتقادات در جریان، تصویر قبت کرده است. درگذشت او موجب ناراحتی عمیق همه‌ی ما شده است. امیدوارم خداوند و تمام فرشته‌های همه‌ی ادیان مورد تحقیق او، از عباس استقبال کنند.»

 

احسان قنبری فرد

احسان قنبری فرد 1359 عکاس . منتقد عکاسی مدرس عکاسی مدیرمسئول و صاحب امتیاز سایت کلاس عکاسی، www.Class.Photography

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder