چیزی واقعی وجود ندارد. تنها شیوه دیدن است که وجود دارد. «فلوبر»

عکاس همواره در پی نمایاندن تصویری تامل برانگیز از واقعیت در محدوده قاب‌ خویش است. گاه حقایقی آشکار در قالب مصداق‌های موجود در واقعیت جلوه می‌کنند و در نگاه تیزبین و دقیق عکاس به تصویر کشیده می‌شوند. گاه اما حقایقی حسی و عمیق  در منظر ذهن مخاطب تصویر می‌شود که نمی‌توان نمودی خارجی و موجود را برای آن یافت. این همان زمانی است که «Staged Photography  یا عکاسی صحنه آرایی شده» ظهور می‌کند و عکاس با طراحی فضای مورد نظر، چیدمان المان‌ها، طراحی صحنه، استفاده از دکورهای خاص یا با استفاده از ویرایش‌های نرم‌افزاری در تداعی و تولید فضایی می‌کوشد که بیانگر معنای مورد نظر وی در قاب عکس باشد.

Staged Photography در قرن 19 حیات یافت و در 1970 با هنرنمایی عکاسان پست مدرن، چون Cindy Sherman و Duane Micheal به مسیری مشخص‌تر گام نهاد. عکاسانی چون Jeff Konz، Bernard Faucon،Allen Breaux، Boyd Webb، Sandy Skoglund ، William Wegman و Jeff Wall نیز فعالیت‌های برجسته‌ای در این زمینه انجام دادند و بیش از پیش به غنای این دسته از عکس‌ها افزودند.

مجموعه «تجزیه آرام – Slow Decay» از گوهر دشتی نیز بیانی از این جنس دارد. وی در عکس‌هایی که در گالری راه ابریشم به نمایش گذارد، در به تصویر کشیدن اتفاقاتی می‌کوشد که نه در برشی از لحظه‌‌، که در طول جریان مداوم و سیال زندگی،آرام آرام رخ می‌دهند و به‌تدریج روح انسان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

بازیگران این قاب‌ها انسان‌هایی هستند که در روزمرگی مرگ‌ آور زندگی غوطه‌ورند و گویی از اتفاق دردناکی که به مرور زمان، آهسته آهسته در عمق وجود انسانی، روابط عاطفی و جریان زندگی‌شان در حال رسوخ کردن و رخ دادن است، بی‌اطلاعند.

سوژه‌های مجموعه تجزیه آرام در لحظه‌ای کوتاه در میانه جریان سیال زندگی متوقف و شکار شده‌اند. گاه این اتفاق چنان آهسته و نرم رخ داده است که گویی انسان‌ها همچنان به روزمرگی خود دچار و در آن مشغولند و تنها برای یک لحظه نگاهشان به نگاه مخاطب گره می‌خورد است تا از ورای این نگاه‌های سرد و خالی از احساس، تجربه‌ای به وسعت یک رنج دائمی را در اختیار وی قرار دهند. تجربه‌ای که اندیشیدن به آن، اینچنین ایشان را مغموم و سرد و درونشان را پریشان می‌دارد.

چشم‌ها و نگاه نافذ و خیره سوژه‌های انسانی حاضر در قاب‌ها اولین نمادهایی هستند که در تعبیری به قدمت هنر، همچون دریچه گشاده روح، به بیان احساسات و عواطف به مسلخ کشیده و سربریده شده انسان‌ها می‌پردازند و پرده از درونیاتی مبهم و پرسش‌آلوده برمی‌دارند.

خون، نماد قدرتمند دیگری است که در این مجموعه، در راستای تولید و بیان معنا به یاری هنرمند شتافته است. گرچه معانی متعددی از عنصر آشنا و سرشار«خون» قابل دریافت است، اما نوع استفاده گوهر دشتی از این عنصر، متفاوت است. خون، نه در مصادیق بارز خود، که به عنوان نمادی نابجا، برای نمایاندن یک اتفاق ناگوار در جریان زندگی انسان‌ها به کار گرفته شده است. جریان می‌یابد و در تار و پود زندگی‌شان، در لباس‌هایشان و در خصوصی‌ترین مکان‌های زندگی‌شان رسوخ می‌کند.
نابجایی این عنصر در میانه فضاهایی آرام و بی‌دغدغه و حضوری سرد و بی‌تفاوت، عاملی است که مخاطب را به تفکر می‌کشاند و بروز حادثه‌ای  نامشهود را گواهی می‌کند. انسان‌ها در این میان، نه زخمی را تجربه می‌کنند، نه رنجی را فریاد می‌کشند. زندگی در جریان است. اما در ورای این جریان، اتفاقی ناگوار در حال رخ دادن است. این رسوخ، این درد و این تجزیه آهسته، در وجود همه حاضرین مانند یک راز یا یک بیماری، موجود و مستور است اما این عکس‌ها به ما می‌گویند که این ماجرا در همه انسان‌ها مشترک است.


01.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay

02.jpg

عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay

03.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay

فضا و المان‌های موجود در عکس‌های این مجموعه به شکل محسوسی ایرانی هستند. گرچه به سادگی می‌توان فرایند تاویلی عکس‌ها و جریان موجود در آن‌ها را به تمام مجموعه‌های انسانی تعمیم داد، اما در مجموعه آثار، ردپای محسوس فرهنگ و قومیت ایرانی نمایان است. ماجرا دامان انسان‌ها را از هر سن و جنس گرفته است . همین رخداد، راه را بر انحصار معنا در میان دسته‌ای خاص از ایشان می‌بندد و نه تنها به تمام جامعه انسانی تعمیم‌ می‌یابد، بلکه در برخی موارد به روشنی شکاف عمیق میان نسل‌ها را نیز گواهی می‌کند.

04.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay
05.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay

توقف کودک در «اینک» و نزول مادر از پله‌هایی که گواه گذشت زمان و اختلاف نسل‌ها هستند، همراه با بازیچه‌ای که چندان امروزی نیست، همه و همه گواه دامان آلوده تمام نسل‌ها به این اتفاقند. دردی که با حضور خون بر روی  بازیچه، در وجود نسل پیشین و غایب، با سردرگمی و ترس، در کودک و آینده مبهم وی و با نگرانی و اضطراب، در وجود مادر تعریف می‌شود.

اتفاقی که از آن به رخداد، فاجعه یا حادثه یاد کردیم، فراتر از زمان و مکان است. تجزیه، حتی مصداق واژگانی کاملی برای معرفی آن نیست. مگر پای ذهن را از جسم، فضا و مکان فراتر بگذاریم و عمق وجود معنوی انسان، خاطرات، سرشت، سرنوشت و نیز روح و روحیات نهفته نسل انسانی را در این بازی سهیم بداریم. تجزیه مرگ آور این ماجرا، در لایه‌هایی عمیق‌تر و در پشت زمینه‌ای بسیار ژرف‌تر از آنچه در قاب و نگاه نمود دارد، در حال رخ دادن است.

عکاس راهی را برای  حل این معضل پیشنهاد نمی‌کند و حتی با آرامش مطلقی که در فضای عکس‌ها و چهره بازیگرانش ترسیم کرده است، پای مخاطب را نیز به این داستان باز می‌کند. چنان که بیننده نیز خود را در این ماجرای ناگزیر سهیم می‌بیند و مصداق‌های آن را در خویشتن خویش و در لایه‌های زیرین و پنهان زندگی خود جست‌وجو می‌کند.


06.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay
07.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay
08.jpg
عکس از: گوهر دشتی از مجموعه: Slow Decay

گرچه نمایاندن اتفاقاتی نرم و دردهایی عمیق در میان جمع انسانی، به تصویر کشیدن نابجایی‌ها در جریان زندگی، نمایش اتفاقاتی ناهنجار و بودن‌هایی «نابجا» در جمع بی‌تفاوت و بی‌اطلاع انسان‌ها، در حاشیه جریان زندگی آرام ایشان و حتی بهره‌گیری از خون در بیان این نوع دغدغه‌ها اتفاقاتی تازه نیستند و پیشتر در آثار عکاسانی چون Erwin Olaf ، Sandy Skoglund، میترا تبریزیان و… نیز نمود داشته است، اما «تجزیه آرام» را می‌توان گامی شایسته در روند پیشبرد عکاسی صحنه آرایی شده یا Staged Photography  در ایران دانست.

نیز در نگاهی تصویرگرایانه  به این آثار می‌توان صحنه‌آرایی، نور و ویرایش غایب در قاب‌ها را همچنان قابل بهبود و تجدید نظر دانست اما گوهر دشتی همه چیز را پیش از فشردن دکمه دوربینش ترسیم و تدوین می‌کند. عکس‌های او پیش از گرفته شدن متولد می‌شوند و این همه توضیحی است که باید در راستای توجیه اندک کاستی‌های تکنیکی نسبت به آثار مشابه، در کنار معنای برآمده از این آثار، در کفه‌های مقایسه سنجیده شود.


09.jpg
عکس از: میترا تبریزیان از مجموعه: Beyond the Limits

10.jpg

عکس از: میترا تبریزیان از مجموعه: Beyond the Limits

11.jpg

عکس از: Sandy Skoglund

13.jpg

عکس از:Erwin Olaf از مجموعه: Royal Blood

 

14.jpg

عکس از:Erwin Olaf از مجموعه: Royal Blood

 


احسان قنبری فرد

احسان قنبری فرد 1359 عکاس . منتقد عکاسی مدرس عکاسی مدیرمسئول و صاحب امتیاز سایت کلاس عکاسی، www.Class.Photography

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder